پویا بهاری

شهیدان


برادر غیورم ، شهد شیرین شهادت گوارای وجودت...

در شب اول قبرت ، هدیه میکنیم برایت صلواتی را ؛

تا بدرقه راهت باشد...

نویسنده : .....
تاریخ : سه شنبه 20 خرداد 1393
زمان : 22:7
شهیدان زنده اند


باید در میان شما گروهى باشند تا مردم را به خیر دعوت نمایند و امر به معروف و نهى از منكر كنند ؛ ایشان همان رستگارانند . « آل عمران آیه 104»

علی خلیلی جانباز ناهی از منکر ساعت 19 امروز دعوت حق را لبیک گفت و به فیض شهادت نایل شد.

راه شهادت باز است ...

نویسنده : .....
تاریخ : سه شنبه 20 خرداد 1393
زمان : 22:6
مقام معظم رهبری


مقام معظم رهبری:زن وشوهر هرچه بیشتربه هم محبت کنند،زیادی نیست.این محبت جزء محبتهای خدایی است.هرچه بیشترشود بهتر است.

نویسنده : .....
تاریخ : سه شنبه 20 خرداد 1393
زمان : 22:6
شهیدان


ساعت یک و دو نصف شب بود. صدای شُرشُر آب می آمد.
یکی ظروف رزمنده ها رو جمع کرده بود و خیلی آروم ، به طوری که کسی بیدار نشود ، پای تانکر آب می شست.
جلوتر رفتم.
دیدم حاج ابراهیم همته ، فرمانده ی لشکر ...
انسان بزرگ هر چه بالاتر می رود ، خاکی تر می شود.
این خصوصیت مردان خداست. خدایی شویم

نویسنده : .....
تاریخ : سه شنبه 20 خرداد 1393
زمان : 22:6
حدیث


نه مرگ آن‌قدر ترسناک است

و نه زندگی آن‌قدر شیرین، که آدمی پای بر شرافت خویش بگذارد.

امام علی (علیه السلام)

نویسنده : .....
تاریخ : سه شنبه 20 خرداد 1393
زمان : 22:5
حدیث


اسلام دینــــی است که به هیچ مؤمنــــی اجازه نمی دهد

مقابل ظلـــــم، ستم، مفاسد و گناه بـــــــی تفاوت بماند....


" امــــام حسین (ع) "

نویسنده : .....
تاریخ : سه شنبه 20 خرداد 1393
زمان : 22:5
شهیدان زنده اند


آفرین بر اوباشی که میزنند

آفرین بر بیمارستانی که نمی پذیرد

آفرین برقاضی که حکمش بدرددنیایش هم نمیخورد،آخرت پیشکش

آفرین بر دولتی که هزینه درمان این افراطیها را ندارد

اما

آفرین بر تو که ستاره می شوی میان این همه شمع های بدلی...

برادر شهیدم ...طلبه قهرمان ...شهید علی خلیلی راهت ادامه دار

نویسنده : .....
تاریخ : سه شنبه 20 خرداد 1393
زمان : 21:59
داستان دینی


جوان گفت:« زیارت بخوان.»

پیرمرد گفت:« سواد ندارم.» جوان شروع کرد به خواندن.

سلام داد به معصومین تا امام عسکری (ع) پرسید:« امام زمانت را می شناسی؟»

پیرمرد جواب داد:« چرا نشناسم؟» ...

گفت:« پس سلام کن» مرد دستش را روی سینه اش گذاشت:

«السلام علیک یا حجه بن الحسن العسکری»

جوان لبخند زد: « و علیک السلام و رحمه الله و برکاته»

نویسنده : .....
تاریخ : سه شنبه 20 خرداد 1393
زمان : 21:59
وصیت یک شهید دلاور


یک شب به سنگر ما آمده بود تا شب را در سنگر بگذراند ولی ما او را نمیشناختیم.
هنگام خواب گفتیم: (پتو نداریم!)گفت: (ایرادی نداره)
یک برزنت زیر خود انداخت و خوابید.
صبح وقت نماز فرمانده گردانمان آمد و گفت: (برادر خرازی شما جلو بایستید.)
و ما آنوقت تازه او را شناختیم.

نویسنده : .....
تاریخ : سه شنبه 20 خرداد 1393
زمان : 21:55
امام زمان...


هی جارو کردیم هرروز صبح دل وهی گفتیم آقامون میاد.هی گفتیم استغفرالله ربی و اتوب الیه...این غبارارو بریزیم بیرون آقامون بیاد
رفقا اگه شما همتونم اینجا جون بدین در عشق آقا اصلا هنر نکردین، آقا خیلی دلبره، آقا همونیه که ندیده میشه براش مرد
راستی ! دلتون برای مولا جا داره ؟؟ یا اینکه پرش کردید از همه چیز ،الا یار ؟!!

نویسنده : .....
تاریخ : سه شنبه 20 خرداد 1393
زمان : 21:54
شهید همت :


شهید همت :
"زمان بازرگان به ما بر چسب چریک زدند، زمان بنی صدر هم برچسب منافق! الان هم بر چسب خشک مقدسی و تحجر. هر قدمی که در راه خدا و بندگان مستضعف او برداشتیم، برچسب بارانمان کردند. حالا روزی ده برچسب دشت می‌کنیم، اما بسیجیان دلسرد نباشید.حاشا که بچه بسیجی میدان را خالی کند




زمان خاتمی: بی تمدن ها

زمان روحانی: «تازه انقلابی شده ها»، «جنگ نرفته ها»، «بی سوادها»، «افراطی ها»، «همسوهای با اسراییل» و ...

حاشا که بچه بسیجی میدان را خالی کن

نویسنده : .....
تاریخ : سه شنبه 20 خرداد 1393
زمان : 21:53
| ادامه مطلب...

در وصف فرمانده لشکری که در پوتین بسیجی های تحت امر خود آب می خورد چه می توان گفت؟ سرداری که روزگاری درسپاه11 قدر بیش از ده هزار نیروی بسیجی و پاسدار تحت امر او بودند.
محو سخنان حاج همت بودم که در صبحگاه لشکر باشور و هیجان و حرکات خاص سر و دستش مشغول سخنرانی بود مثل همیشه آنقدر صحبت های حاجی گیرا بود که کسی به کار دیگری نپردازد. سکوت همه جا را فراگرفته بود و صدا فقط طنین صدای حاج همت بود وصلوات گاه به گاه بچه ها. تو همین اوضاع پچ پچی توجه ها را به خود جلب کرد. صدای یکی از بسیجی های کم سن و سال لشکر بود که داشت با یکی از دوستانش صحبت می کرد.
فرمانده دسته هرچی به این بسیجی تذکر می داد که ساکت شود و به صحبت های فرمانده گوش کند، توجهی نمی کرد. شیطنتش گل کرده بود و مثلا می خواست نشان بدهد که بچه بسیجی از فرمانده لشکرش نمی ترسد. خلاصه فرمانده دسته یک برخوردی با این بسیجی کرد و همهمه ای اطراف آنها ایجاد شد.
سر و صدا که بالا گرفت، بالاخره حاج همت متوجه شد و صحبت هایش را قطع کرد و پرسید: برادر! اون جا چه خبره؟ یک کم تحمل کنید زحمت رو کم می کنیم.»
کسی از میان صفوف به طرف حاجی رفت و چیزی در گوشش گفت: حاجی سری تکان داد و رو به جمعیت کرد و خیلی محکم و قاطع گفت: «آن برادری که باهاش برخورد شد بیاد جلو.»
سکوتی سنگین همه میدان صبحگاه را فراگرفت و لحظاتی بعد بسیجی کم سن و سال شروع کرد سلانه سلانه به سمت جایگاه حرکت کردن.
حاجی صدایش را بلندترکرد: «بدو برادر! بجنب»
بسیجی جلوی جایگاه که رسید، حاجی محکم گفت: بشمار سه پوتین هات را دربیار» و بعد شروع کرد به شمردن.
بسیجی کمی جا خورد و سرش را به علامت تعجب به پهلو چرخاند.
حاجی کمی تن صدایش را بلندتر کرد و گفت: «بجنب برادر! پوتین هات»
بسیجی خیلی آرام به بازکردن بند پوتین هایش (مشغول شد)، همه شاهد صحنه بودند. بسیجی پوتین پای راستش را که از پا بیرون کشید، حاجی خم شد و دستش را دراز کرد و گفت: «بده به من برادر!» بسیجی یکه ای خورد و بی اختیار پوتین را به دست حاجی سپرد. حاجی لنگه پوتین را روی تریبون گذاشت و دست به کمرش برد و قمقمه اش را درآورد در آن را باز کرد و آب آن را درون پوتین خالی کرد. همه هاج و واج مانده بودند که این دیگر چه جور تنبیهی است؟
حاجی انگار که حواسش به هیچ کجا نباشد، مشغول کار خودش بود و یکدفعه پوتین را بلند کرد و لبه آن را به دهان گذاشت و آب داخلش را نوشید و آن را دراز کرد به طرف بسیجی و خیلی آرام گفت: «برو سر جایت برادر!» بسیجی که مثل آدم آهنی سرجایش خشکش زده بود پوتین را گرفت و حاجی هم بلند شد و طوری که همه بشنوند گفت: «ابراهیم همت! خاک پای همه شما بسیجی هاست. ابراهیم همت توی پوتین های شما بسیجی ها آب می خوره.»
جوان بسیجی یکدفعه مثل برق گرفته ها دستش را بالا برد و فریاد زد: «برای سلامتی فرمانده لشکر حق صلوات.» و انفجار صلوات، محوطه صبحگاه را لرزاند.
 

نویسنده : .....
تاریخ : سه شنبه 20 خرداد 1393
زمان : 21:53
پناه به خدا


 

نویسنده : .....
تاریخ : سه شنبه 20 خرداد 1393
زمان : 21:49
"شهید آوینی"





زمانه عجیبی است برخی مردمان امام گذشته را عاشقند ،نه امام حاضر را. میدانی چرا ؟ امام

گذشته را هرگونه که بخواهند تفسیر می کنند،اما امام حاضر را باید فرمان برند !

وکوفیان عاشورا را اینگونه رقم زدند.

"شهید آوینی"

نویسنده : .....
تاریخ : سه شنبه 20 خرداد 1393
زمان : 1:31
امام خمینی (ره) :


* امام خمینی (ره) :
شهادت در راه اسلام برای همه ما افتخار است.

نویسنده : .....
تاریخ : سه شنبه 20 خرداد 1393
زمان : 1:28
مقام معظم رهبری:


مقام معظم رهبری:
بازماندگان و عزیزان شهدا باید همواره شكرگزار خداوند باشند.

نویسنده : .....
تاریخ : سه شنبه 20 خرداد 1393
زمان : 1:27
امام زمان...


آقا جان
خودم می دونم لیاقت ندارم
می دونم گناه کارم
می دونم شیعه حرفی بودم
اما امید به کرمتون دارم آقای خوبی ها
یعنی می شه یه روز حتی تو خواب ببینمتون؟
یا نه یه نیم نگاه؟
اگه یه روز از عمرم باقی مونده باشه با این امید زندم ...

نویسنده : .....
تاریخ : دو شنبه 19 خرداد 1393
زمان : 23:46
نصیحت...


خاطره‏ شهدا را باید در مقابل طوفان تبلیغات دشمن زنده نگهداشت.
مقام معظم رهبری

نویسنده : .....
تاریخ : دو شنبه 19 خرداد 1393
زمان : 23:46
قیامت درمورد کربلا


امـام سجاد علیه السلام :

هنگام برپـا شدن قیـامت، هنـگامی که خداونــد زمیــن را بـه شدت
تــکان داده و از جای خـود بــه حرکت در آورد ،
زمیــن کربـلا بـه همان حالی که هست با تربـت نورانی و صاف
و خالصش بالا بــرده شده و در بهتریــن باغهای بهشتی قرار داده
می شود .
همچنـان که بعضی از ستـارگان در میان بقیــه با درخشنــدگی خاصی
نور افشانی می کننــد، کربـلا نیــز در بیــن
باغهای بهشتـی می درخشد

نویسنده : .....
تاریخ : دو شنبه 19 خرداد 1393
زمان : 23:45
وضو


دائم الوضو بودن توفیقی است كه اگر به لطف خدا شامل حال انسان شود؛ دارای آثار و بركاتی فراوان می باشد. وضو بر وضو توجه انسان را نسبت به خداوند بیشتر می نماید و راه ذكر قلب را بر انسان می گشاید

نویسنده : .....
تاریخ : دو شنبه 19 خرداد 1393
زمان : 23:43


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.