![]() |
شهید حسین خرازی
:: موضوعات مرتبط: شهیدان، ،


درباره ي وب سايت ![]() آدمی اگر پيامبر هم باشد از زبان مردم آسوده نيست،
چراكه:
اگر بسيار كار كند، میگويند احمق است! اگر كم كار كند،
میگويند تنبل است! اگر بخشش كند،
ميگويند افراط ميكند! اگر جمعگرا باشد، میگويند بخيل
است! اگر ساكت و خاموش باشد میگويند
لال است!!!
اگر زبانآوری كند، میگويند ورّاج و پرگوست...! اگر روزه
برآرد و شبها نماز بخواند میگويند
رياكاراست!!! و اگر نكند میگويند كافراست و بیدين .....!!!
لذا نبايد بر حمد و ثنای مردم اعتنا كرد و جز ازخداوند
نبايد ازكسی ترسيد.
پس آنچه باشید که دوست دارید.
شاد باشید.؛ مهم نیست که این شادی چگونه قضاوت شود. دوستان
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان پویا بهاری و آدرس pooyabahari.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. پيوند هاي روزانه برچسب ها |
اگر بخواهیم قبر شش گوشه امام حسین علیه السلام را در آغوش بگیریم کلامی و دعایی جزء این نباید داشته باشیم؛ اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد.
شهید حسین خرازی :: موضوعات مرتبط: شهیدان، ، ![]()
![]()
در روز تبادل پیکر شهدا یکی از شهدایی که عراقی ها کشف کرده بودند،هویتش معلوم نبود
سردار باقر زاده پرسید:از کجا می گویید این شهید ایرانی است؟ پاسخ عراقی ها حال مان را جا آورد. ژنرال بعثی گفت همراه این شهید پارچه قرمز رنگی بود که روی آن نوشته بود"یاحسین شهید" ازاین پارچه مشخص شد که ایرانی است. آری حتی دشمن هم ما؛ را با عشقمان به حسین(ع)می شناسد نثار روح پاک همه شهدا صلوات اللهم صلی علی محمد وال محمد وعجل الفرجهم :: موضوعات مرتبط: شهیدان، ، ![]()
![]()
![]()
![]() یکی از دوستان شهید بابایی میگوید: من و بابایی هم اتاق بودیم . ماجرای خبر بولتن را از او پرسیدم. او گفت: چند شب پیش بی خوابی به سرم زده بود .رفتم میدان چمن و شروع کردم به دویدن. از قضا کلنل باکستر فرمانده پایگاه با همسرش مرا دیدند و شگفت زده شدند . کلنل ماشین را نگه داشت ومرا صدا زد. نزد او رفتم . او گفت در این وقت شب برای چه می دوی؟ گفتم : خوابم نمی آمد خواستم کمی ورزش کنم تا خسته شوم .گویا توضیح من برای کلنل قابل قبول نبود او اصرار کرد تا واقعیت را برایش بگویم . به او گفتم مسائلی در اطراف من می گذرد که گاهی موجب می شود شیطان با وسوسه هایش مرا به گناه بکشاند ودر دین ما توصیه شده که در چنین مواقعی بدویم یا دوش آب سرد بگیریم. آن دو با شنیدن حرفهای من تا دقایقی می خندیدند ، زیرا با ذهنیتی که نسبت به مسائل جنسی داشتند نمی توانستند رفتار مرا درک کنند.آقای قرائتی شهید بابایی را الگوی جوانان این دوره معرفی میکنند و تشویق میکنند خاطرات این شهید را بخوانند وی میگوید: خدا شهید بابایی را رحمت کند. ایشان دانشجو بود و در آمریکا درس میخواند. سیاست آمریکا این بود که یک بچه ایرانی را با یک بچه آمریکایی در یک اتاق بکنند. میگفتند: برای اینکه زبان انگلیسی را خوب یاد بگیرند، این کار را میکنیم. اما هدفشان این بود که فرهنگ ایرانی پیروز نشود. یک روز یکی از دوستان شهید بابایی میگفت: در اتاق شهید بابایی رفتم و دیدم که ایشان یک طناب بسته است و یک پارچه روی آن انداخته است. گفتم: چرا طناب بسته ای؟ گفت: این آمریکایی به دیوار عکسهای سکسی میزند و شراب هم میخورد. من هم نمیخواهم آن عکسها را ببینم. ممکن است دیدن این عکسها در روح من تأثیر بگذارد. من به خاطر همین با پارچه بین خودم و او را جدا کرده ام.
:: موضوعات مرتبط: شهیدان، ، ![]()
![]() با مادرم رفتم از مغازه بقالی کمپوت بخرم.قیمت هر کدام از کمپوت ها رو پرسیدم، اما قیمت آنها خیلی گران بود، حتی کمپوت گلابی که قیمتش ۲۵ تومان بود و از همه ارزان تر بود را نمی توانستیم بخرم.
آخر پول ما به اندازه سیر کردن شکم خانواده هم نیست. در راه برگشت کنار خیابان این قوطی خالی کمپوت را دیدم برداشتم و چند بار با دقت آن را شستم تا تمیز تمیز شد. حالا یک خواهش از شما برادر رزمنده دارم، هر وقت که تشنه شدید با این قوطی آب بخورید تا من هم خوشحال بشوم و فکر کنم که توانستم به جبهه ها کمکی کنم. بچه ها تو سنگر برای خوردن آب در این قوطی نوبت می گرفتند، آب خوردنی که همراهش ریختن چند قطره اشک بود. :: موضوعات مرتبط: شهیدان، ، ![]()
![]()
![]() الان که دشمن به شکل گروه هایی همچون داعش در اومده و راه شهادت باز شده بازم باید با بستن سربند و گفتن تکبیر آماده قیام بشیم
:: موضوعات مرتبط: شهیدان، ، ![]()
![]()
:: موضوعات مرتبط: شهیدان، ، ![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]() و چـﮧ میفهمــــے از معناے دلتنگـــــے ..
دلتنگـــــے را بایَد از مادران شُهداے گُمنام پُرسید! ڪَســــے مــــے گُفت : مادَرم 27 سال است ڪه دَر راهرو نَماز مــــے خوانَد چون آخَرین بار با برادرم دَر راهرو خُداحافظـــــے ڪَرد و هَر روز مــــے گوید شایَد امروز بیایَد .. :: موضوعات مرتبط: شهیدان، ، ![]()
حس زندگی یعنی این: :: موضوعات مرتبط: شهیدان، ، ![]()
![]() چند تا شهید توی اردوگاه بودند؛ از آن هایی که در اسارت شهید شدند. رفتیم مرتبشان کنیم، زیر بغل یکیشان را گرفتم که بلند کنم، دیدم روی دستش یک چیزی نوشته: دستش را آوردم بالا.
نوشته بود: «مادر، از تشنگی مردم». :: موضوعات مرتبط: شهیدان، ، ![]()
![]()
:: موضوعات مرتبط: شهیدان، ، ![]()
![]() حدود ساعت 6 یک برادر ارتشی که یک لندرور عراقی را به غنیمت گرفته بود، به جای ما آمد و روی جاده که بغلش ما سنگر ساخته بودیم، در فاصله ی 50 متری ما پارک کرد تا با برادران ارتشی تیپ 5 هوابرد صحبت کند. همین که از ماشین پیاده شد، از سینه به بالا قطع شد و حتی ذرات گوشت و مغز سرش روی لباس های دیگر برادران ارتشی و بسیجی ریخت. این اولین بار بود که فردی در مقابلم این گونه به سعادت شهادت دست می یافت. :: موضوعات مرتبط: شهیدان، ، ![]()
با قمقمه توی کانال پایین می رفت و لب مجروحان را تر می کرد. ریگ گذاشته بود توی دهنش خشک نشود، به هم نچسبد.
:: موضوعات مرتبط: شهیدان، ، ![]()
![]()
![]()
با خون دل نوشتم ، نزدیکــ ِ دوست نامه ..
" اِنی رأیتُ دَهرا" ، مِن هِجرکَ القیامة ˙·٠•●♥ :: موضوعات مرتبط: شهیدان، ، ![]()
عاشق رفتن،کی از رفتن پشیمان میشود؟ :: موضوعات مرتبط: شهیدان، ، ![]()
![]()
همه ما امانتی هستیم که باید طی مراحلی
با امتحان شدن در گذرگاه دنیا به عالم آخرت برسیم. ˙·٠•●♥ "شهید حبیب الله حاجی رضایی" :: موضوعات مرتبط: شهیدان، ، ![]()
![]()
![]() پدر كودك را بلند كرد و در آغوش گرفت.
كودك هم می خواست پدر را بلند كند.وقتی روی زمین آمد دست های كوچكش را دور پاهای پدر حلقه كرد تا پدر را بلندكند ولی نتوانست. با خود گفت حتماً چند سال بعد می توانم. بیست سال بعد پسر توانست پدر را بلند كند. پدر سبك بود: به سبكی یك پلاك و چند تكه استخوان :: موضوعات مرتبط: شهیدان، ، ![]()
شهید مصطفی چمران
من ممکن است نتوانم این تاریکی را از بین ببرم، ولی با همین روشنایی کوچک، فرق ظلمت و نور و حق و باطل را نشان میدهم و کسی که دنبال نور است، این نور هر چقدر کوچک باشد، در قلب او بزرگ خواهد بود :: موضوعات مرتبط: شهیدان، ، ![]()
آیا میتوانید این مسئله را حل كنید؟
گلولهای از لوله دوشكا با سرعت اولیه خود از فاصله صدمتری شلیک میشود و در مبدأ به حلقومی اصابت نموده و آن را سوراخ كرده گذر میكند. معلوم نمایید سر كجا افتاده است؟ كدام زن صیحه میكشد؟ كدام پیراهن سیاه میشود؟ كدام خواهر بیبرادر میشود؟ آسمان كدام شهر سرخ میشود؟... :: موضوعات مرتبط: شهیدان، ، ![]()
چیزی که هنوز خاطره اش قلب مرا به درد می آورد، دو جنازه ای بود که در آغوش هم جان باخته بودند و بدن هاشان در هم گره خورده بود. پدر و پسری که در آغوش هم به شهادت رسیده بودند . معلوم نبود که پدر برای کمک به پسرش رفته یا پسر برای کمک به پدرش... :: موضوعات مرتبط: شهیدان، ، ![]()
![]() خطاب به داعشی ها : :: موضوعات مرتبط: شهیدان، ، ![]()
دستوربود هیچ کس حق ندارد بیشتراز 80 کیلومتر براند یک شب داشتم می آمدم .یکی کنار جاده دست تکان داد نگه داشتم سوار شد. باهم حرف میزدیم گفت:میگن فرمانده لشگرتون دستور داده تند نروید...راست میگن؟ گفتم:فرمانده گفته؟وزدم دنده چهار. اینم به سلامتی فرمانده باحالمون! مسیرمان تا نزدیک واحدمان یکی بود.پیاده که شد دیدم خیلی تحویلش میگیرند گفتم:کی هستی تو؟ گفت:همان که به افتخارش زدی دنده چهار...!! تقدیم به روح بلند سردار شهید مهدی باکری :: موضوعات مرتبط: شهیدان، ، ![]()
پر و بال ما شکسته
*************** گفتم کلید قفل شهــــادت شــکسته اســـــت یا اندر این زمــانه، در بــاغ بسته اســت؟ خندید و گفت: ساده نباش ای قفس پرست در بسته نــیست پال و پر ما شکسته است :: موضوعات مرتبط: شهیدان، ، ![]()
![]() هدیه به روح پاکش صلوات
آن مرغ خوش آواز چه زیباست به پرواز مبهوت منم،خیره دراو ،چشم ودهن باز بر خاک منم دلبسته ودر بند حصاری در حسرت پرواز وسراپاهوس وآز گر آلت پرواز به من نیست عجب نیست مرغ قفسم،نیست مرا عادت پرواز :: موضوعات مرتبط: شهیدان، ، ![]()
هم قد گلوله توپ بود. گفتم: چه جوری اومدی اینجا؟ لبخندی زد و گفت: با التماس! تکه های بدنش رو که جمع میکردم فهمیدم چقدر التماس کرده :: موضوعات مرتبط: شهیدان، ، ![]()
شهدا دعا داشتند ادعا نداشتند نیایـش داشتند نمایش نداشتند حیا داشتند ریا نداشتند رسم داشتند اسم نداشتند :: موضوعات مرتبط: شهیدان، ، ![]() .:: This Template By : Theme-Designer.Com ::. |
موضوعات آرشيو ماهانه نويسندگان لوگو ما ![]() ديگر موارد
|